بازتاب اسطوره رستم و سهراب در «شب سهرابکشان» بیژن نجدی
Authors
Abstract:
شاهنامه به عنوان یک اثر اسطورهای ـ حماسی در ادبیات داستانی معاصر ایران همچنان تأثیر شگرف خود را دارد و داستانهای آن به شیوههای گوناگون در داستان بلند و کوتاه امروز بازتاب یافته است. این بازتاب به گونهای است که به داستانها هویتی ایرانی بخشیده است و نمونة آن را میتوان در داستان کوتاه شب سهرابکشان اثر بیژن نجدی به خوبی مشاهده کرد. اسطورة حماسی «رستم و سهراب» بنمایه این داستان واقع شده است و خود را در شخصیتها، مکان، رویداد و زاویه دید داستان نمایانده است و شخصیتهای دیگر شاهنامه مانند «اسفندیار»، «سیاوش»، «تهمینه» و خود «فردوسی» با سبک ویژه نویسنده در شب سهرابکشان حضور دارند. این گفتار به تحلیل این داستان کوتاه و پیوند آن با داستان اسطورهای - حماسی «رستم و سهراب» و دیگر پهلوانان شاهنامه میپردازد.
similar resources
بازتاب اسطوره رستم و سهراب در «شب سهراب کشان» بیژن نجدی
شاهنامه به عنوان یک اثر اسطوره ای ـ حماسی در ادبیات داستانی معاصر ایران همچنان تأثیر شگرف خود را دارد و داستان های آن به شیوه های گوناگون در داستان بلند و کوتاه امروز بازتاب یافته است. این بازتاب به گونه ای است که به داستان ها هویتی ایرانی بخشیده است و نمونة آن را می توان در داستان کوتاه شب سهراب کشان اثر بیژن نجدی به خوبی مشاهده کرد. اسطورة حماسی «رستم و سهراب» بن مایه این داستان واقع شده است ...
full textبینامتنیّت و معاصرسازی حماسه در «شب سهراب کشان» بیژن نجدی
. بر اساس نظریّات لوران ژنی، بینامتنیّتیکه در سطح لایه های سطحی متن باقی می ماند، چندان قابل اعتنا نیست و برخلاف آن، نوعی دیگر از بینامتنیّت وجود دارد که به ژرفنای ساختاری و مضمونی متن نفوذ می کند. علاوه بر این، میخائیل باختین در مقام دفاع از ادبیّات داستانی، به عنوان یک نوع ادبی فاخر، این نوع ادبی را با حماسه مقایسه می کند. به عقیدة او، حماسه بازتاب واقعیّتی مربوط به گذشته مطلق بوده که فارغ از هر گ...
full textبینامتنیّت و معاصرسازی حماسه در «شب سهرابکشان» بیژن نجدی
. بر اساس نظریّات لوران ژنی، بینامتنیّتیکه در سطح لایههای سطحی متن باقی میماند، چندان قابل اعتنا نیست و برخلاف آن، نوعی دیگر از بینامتنیّت وجود دارد که به ژرفنای ساختاری و مضمونی متن نفوذ میکند. علاوه بر این، میخائیل باختین در مقام دفاع از ادبیّات داستانی، به عنوان یک نوع ادبی فاخر، این نوع ادبی را با حماسه مقایسه میکند. به عقیدة او، حماسه بازتاب واقعیّتی مربوط به گذشته مطلق بوده که فارغ از هر گ...
full textجهان بینی اسطوره ای؛ اسطوره زدایی و اسطوره زایی در داستان های بیژن نجدی
در نگاه اول، جهان اسطوره، جهان علم و جهان سیاست هستیهای موازی هستند، که با تغییر ذائقه زیباشناختی بشر و نیازهای او اولویت و اعتبارشان متغیر میشود، اما بهدلیل جهانشمول بودن تجربههای اسطورهای و نقش ارتباطی و رسانگی آن در اتصال انسان به تمامیت کیهانشناختی، جهان اسطوره، هماره مطلوب گمشده بشر و رابط او با جهان رازآلود و امر مقدس بوده و هست. افراط تفکر مدرن در اسطورهزدایی، بشر را به بازگشت ...
full textبازتاب اسطوره در ادبیات داستانی معاصر (جمالزاده،هدایت،بهرام صادقی،بیژن نجدی)
چکیده : وجود « اسطوره » در آثار ادبی به غنای اثر می افزاید و بسان پتانسیلی است که چنانکه در آثار ادبی و هنری از قوه به فعل در آید می تواند منشاء اثر شود و این امر هنگامی حاصل می شود که نویسنده اسطوره را در خدمت پیام اثر خود بکار گیرد و آن را هنرمندانه در بافت و ساختار اثر خود به کار برد. در واقع او با این عمل هویتی ویژه به اثر خود داده است که حکم در شناسنامه آن در کل جهان محسوب می شود. از دیرب...
نقد شالودهشکنانه دو داستان از بیژن نجدی (روز اسبریزی و شب سهرابکشان)
نجدی، داستاننویس صاحبسبک معاصر، ازجهات بسیار نویسنده قابلتأملی است. در داستانهای او بهدلیل رویکرد متفاوت به زندگی بشری و عناصر فرهنگ ایرانی نکات قابلبحث بسیاری میتوان یافت. این مقاله سعی کرده است از دیدگاه نقد جدید شالودهشکنی به بررسی دو داستان از نجدی بپردازد. این دو داستان عبارتاند از: روز اسبریزی و شب سهرابکشان. نقد شالودهشکنانه براساس نظریه دریدا شکل گرفت. ابتدا در فلسفه و بعد د...
full textMy Resources
Journal title
volume 8 issue 27
pages 38- 58
publication date 2012-06-21
By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.
Keywords
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023